بررسی گفتمان روایی در شاهنامة فردوسی

Authors

Abstract:

شاهنامۀ فردوسی دارای ظرفیّت­های علمی جالب­توجّهی در حوزۀ روایت­شناسی و دستور زبان روایت است. آن­چه در پی می­آید، بررسی یک گونۀ روایی به عنوان گفتمان روایی در شاهنامه است که راوی پس از روایت، به یک­باره از جهان داستان خارج می­شود و روی سخن را به سوی خواننده می­گرداند و با او به گفت­وگو و مخاطبه می­­نشیند. اتّخاذ این شیوۀ روایی، معمولاً در پایان هر داستان، بر محور اغراض بلاغی و مقاصد گفتمانی معیّن بنا شده است و در القای حسِّ باور­پذیری داستان مؤثّر است و حضور خواننده را به طور برجسته در قاب تصویر قرار می­دهد. در این فضای ترسیم­شده می­توان کارکرد ارتباطی و عاطفی گفتمان روایی را بویژه با تغییر زمان از گذشته به حال ملاحظه کرد. هم‌چنین روی­کرد روایت­شناختی این نوع زاویۀ دید، انتقال عواطف، ایدؤلوژی، حالت­های ذهنی و ایجاد حس و درگیری عاطفی مستقیم راوی با خواننده است. حالات ذهنی و دیدگاه‌های ایدؤلوژیکی نویسنده با فرجام کنش­ها و روی­دادها، ارتباط مستقیم و منطقی دارد و به نوعی نویسنده به نقد و قضاوت اعمال و رفتار کنش­گران می­پردازد و باورهای فکری خود را ابراز می­دارد و خواننده نیز ناخودآگاه همان برداشتی را اتّخاذ می­کند که نویسنده ابراز داشته است و قضاوت او را می­پذیرد. هدف نگارنده در مقالۀ پیشِ رو، ضمن تأکید بر اهمّیّت این گونۀ روایی، تشریح و تبیین مقاصد راوی در گفت­وگوی مستقیم با مخاطب است که بر پایۀ نقد روایی و آرای روایت­شناسان ساختارگرا چون ولت انجام گرفته است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی واژه‌های هندی در شاهنامة فردوسی

فردوسی سخنور و پیام‌آور آزادی، روی هم رفته نه ذوق و روحی فراخور دربار فرمانروایان وقت خود داشت، و نه شاعری فرمایشی و حرفه‌ای بود. او به هیچ درباری وابسته نبود. این شاعر ملی، پدیدآورندة هستة مرکزی و اساسی داستان‌ها و بنیانگذار کاخ ملی نظم و گفتارهای فلسفی است. تفاوت فردوسی با دیگر شاعران در اشاعة فروغ روح‌بخش ملی در چارچوب اصول سنت‌ها و آیین‌های موروثی است و شاهنامه به راستی آن شاهکاری است که سر...

full text

وام‌واژة خدیو در شاهنامة فردوسی

واژة خدیو، از وام‌واژه‌های ایرانی شرقی، در زبان فارسی، با دو معنای «شاه، سرور» و «خداوند، خدای بزرگ و یکتا» آمده است. واژة خدیو همانند واژه‌های معادل آن در دیگر زبان‌های ایرانی از واژة یونانی /auto-krator/ aύτokράτωρ به معنای «خود توانا، خود نیرومند» گرته‌برداری شده است. این واژة یونانی و شکل‌های گرته‌برداری شدة آن در زبان‌های ایرانی به حوزة مباحث سیاسی مربوط و به معنای «سرور و شاه» بوده است. ب...

full text

بررسی واژه های هندی در شاهنامة فردوسی

فردوسی سخنور و پیام آور آزادی، روی هم رفته نه ذوق و روحی فراخور دربار فرمانروایان وقت خود داشت، و نه شاعری فرمایشی و حرفه ای بود. او به هیچ درباری وابسته نبود. این شاعر ملی، پدیدآورندة هستة مرکزی و اساسی داستان ها و بنیانگذار کاخ ملی نظم و گفتارهای فلسفی است. تفاوت فردوسی با دیگر شاعران در اشاعة فروغ روح بخش ملی در چارچوب اصول سنت ها و آیین های موروثی است و شاهنامه به راستی آن شاهکاری است که سر...

full text

جایگاه درفش کاویانی در شاهنامة فردوسی

درفش کاویانی همواره در کشاکش جنگهای ایران و انیران، جایگاه بسیار حیاتی و والایی داشت. اهمیّت این درفش تا حدّی بود که گاه ادامة نبرد بدون افراختن آن ممکن نبود و ایرانیان حتّی اگر به دندان هم شده، می‌کوشیدند تا آن را در جنگ افراخته نگه دارند. از دیگر سو، تورانیان نیز به خوبی با جایگاه خطیر آن آشنا بودند و با دیدن حتّی پاره‌ای از آن، آشکارا فریاد برمی‌آورند «که نیروی ایران بدو اندر است» و از این رو در...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 13  issue 1

pages  115- 135

publication date 2017-08-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023